سلام
با دلت مي نويسي و بر دل مي نشيني
موفق باشي.
اين شعر الهام مظفري رو خودم خيلي دوست دارم اميدوارم تو هم خوشت بياد:
تو قهرمان مني چشم هات شمشيرندو دستهات تفنگ دو لول پرتيرنددو تا پرنده وحشي دو چشم حاکم وار که برده هاي زيادي به ان دو زنجيرندودختران نجيب قبيله هم حتيصداي اسب تو را نشنوند مي ميرندو گونه هاي من انگار فصل خرمالوستو بوسه هاي تو انگار فصل انجيرندمرا بگير چنان در خودت که آب شومچه رودها که زکوه تنت سرازيرند بهار مي دهم امسال خنده هايت اگرکوير خشک لبان مرا فرا گيرند مرا بگير از اين فصل لاغرو کم رنگکه روزهاي من از هر چه ناگهان سيرند...
سلام عزيز جان كم پيداييد
سلام عزيزم
خيلي قشنگ بود
موفق باشي جيگر
دقت کني ميفهمي چرا از متنت کپي کردم !!!
سلام دوستم
من حتي شب هايم را بدون شمع ميگذراندم...ولي تو حتي براي روز هايم هم شمع روشن كردي...شايد...شايد... كمي تورا پيدا كنم...حتي با چشمهاي بسته ام گاهي دستي به سرم كشيدي صدايم زدي حتي گفتي من همينجا هستم...از همه چيز و همه كس نزديك تر تا...شايد...شايد.. كمي تو را پيدا كنم.... دلم سوخت وقتي آنقدر هم توان نداشتم تا وقتي خودت را نشانم ميدادي باز هم پيدايت كنم...دلم سوخت و من هم به دنبال شاعري مي گشم كه برايم گفت...دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند....كمي آرام تر شدم احساس كردم شايد....شايد ..كمي تو را پيدا كرده ام...
سلام شقايق جان .خييييييييلييييييييي قشنگ و عاااااااالييييييي بود من كه خيلي خوشم اومد دستت درد نكنه عزيزم
سلام دوست جون عزيزم
خيلي عالي و زيبا بود
از اينكه به من سر ميزني ممنونتم
بازم بيا
فعلا التماس دعا