• وبلاگ : شقايق
  • يادداشت : مرگ قو
  • نظرات : 1 خصوصي ، 23 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2      
     
    سلام خوبي وبلاگ خوب و جالبي داري بهم سر بزني خوشحال ميشم شاد باشي باي

    درود ....

    شقايق بانو ... ياغي ترين به روز شد !!

    تابعد ...

    سلام

    واي چقدر من اين شعرُ دوست دارم

    ولي نمي دونستم شاعرش كيه

    بارها و بارها با صداي حبيب شنيده بودمش

    ممنونم ازت


    تو درياي من بودي! آغوش وا کن


    که ميخواهد اين قوي زيبا بميرد

    شاد باشي

    تا بعد

    درود ....

    درست است دنيا ، دنيا ديگري شده كه حتي قو ها هم آرزوي مرگ دارند

    واي چقدر اينجا همه خاكستري اند .....

    خوش بود ....

    مستدام باشي شقايق بانو !!

    تابعد ...

    مرگ در آغوش کسي که دوسش داري ............

    هيچ وقت اينقدر ميتوان منتظر مرگ بود .

    در نسخه اي از ليلي و مجنون خوندم که وقتي ليلي رو درون قبر گذاشتن ناگهان مجنون خودش رو درون قبر انداخت وپيکر ليلي رو در آغوش گرفت . اطرافيان سعي کردند مجنون رو جدا کنند اما هر چه تلاش کردن نتونستن . مجنون هم با ليلي يکي شده بود و به اون پيوسته بود ( با هم شده پوست با پوست....پرواز نموده دوست با دوست ) مجنون با ليلي ، مجنون شد و چه مرگ (زندگي) زيبايي !

    کاش همونطور که پاک به دنيا اومديم پاک هم از دنيا ميرفتيم.

    سلام

    من شما را لينكتون كردم

    سلام رفيق... چي ميشد كه ما آدما هم مي تونستيم مرگي مثل مرگ قو داشته باشيم؟... اونوقت كي ديگه از مردن مي ترسيد؟... شب مرگ تنها نشيند به موجي... رود گوشه اي دور و تنها بميرد... موفق باشي رفيق... ياحق. كوير
     <      1   2