سلام
چه دوباره متولد بشي چه نشي ما مخلصيم
اينم ترجمه شعر زيباي مورگولخواهي اگر رفتن ، برو يک دم نمانخاطرات خفته را سويم مرانديده ات سرد و صدايت آشناستمدتي بود اين صدا هم بي صداستازسرعشقت به ماه و آفتاب با همه جان آرزويم انتصاب-من سعادت را در رديف حلقه خواهم کرد دور آن نحيف گرچه باشد عمر من صد يا هزار ميرسد آخر به پايان انتظار خاکه آن پايت کني خواهي مرا ؟يا تمنايت کنم من ؟ مطلقانشکند ديگر غرورم چون دلم روزگار پست نبود لايقمخم نگويم شو تو اي کوه کبير _ يا علاجم کن تو اي شاه و امير !کين محبت نيست پولي در کفتنه من آن دستي گشايم در برتخواهي اگر رفتن ، سکوت از هر چه بهمحو شو چون دورها آنسوي مه چون نگفتي آنچه را خامم شدي !چون نگويي غرقه دشنامم شدي.