عشق...
دوستي...
رفاقت...
محبت... را
جور ديگر برايم معنا كردي .
روزهاي دل تنگيام ، با وجودت تو باز شد .
تنهاييم را به اندازه ي توانت پر كردي .
گوشت را به حرفهايي دادي كه ارزشي نداشتند .
هر آنچه خوبي داشتي به من دادي و من در عوض ...
هيچ نداشتم كه به تو دهم .
گشتم و گشتم
تا چيزي لايق تو پيدا كنم
اما هيچ چيز نبود كه لايق تو باشد
يا حداقل جبراني زحماتت باشد .
بابت تمامي زحمات اين مدت
بابت تمامي وقتهايي كه از تو گرفتم
بابت ... حلالم كن .
و چه خوب گفت شاعر خوش سخن ! :
تا شقايق هست، زندگي بايد كرد .