به نام او که تو را افريد [گل]السلام عليک يا صاحب الزمان عج [گل]
سلام به شما [گل]خوبين؟ اميدوارم هر کجا هستين شاد. سلامت و موفق . باشيد انشاالله
وبلاگ خدا کند که بهار رسيدنش برسد دو ساله شده خوشحال ميشم با قطعه شعري يا نوشته اي در مورد صاحب الزمان حضور شمارو احساس کنم
الهم عجل الوليک الفرج به اميد ظهور حق يا حق
سلام. ببخشيد من دير خدمت رسيدم چون چند روزي نبودم.
اينكه آيا مي شه اين فرهنگهاي غلط رو از بين برد بايد بگم بله خيلي خوب هم ميشود منتها هم زمان مي برد و توان . خيلي كار مي خواهد چون خراب كردن هميشه راحته ولي راست و درست كردن بسيار زحمت دارد.
راستي منظورتون رو از مافياي داخلي نفهميدم . يعني كي يا يعني چي ؟
سلام بزرگوار
ياد باد آن روزگاران ياد باد. كلبه زيباي شما مزين است با خوبي ها، اميوارم همواره در راه نشر انديشه هاي ناب موفق باشي.
ياحق
گفتي که بلا بلا بلا ، گفتم چشم ،از روز الست با رضا گفتم چشممن آمده ام تا به ولايت برسم،گفتي انا من شروطها گفتم چشم...
عيدتون مبارك...
شقايق جان عزيز سلام !
چه مطلب خوب و با صفايي بود واقعاً عالي بود
من هم آپم اگر آمدي بيا
ممنون ازين مطلب نيكت
سلام .
درست فرموديد. من فكر ميكنم بدترين وضعيت براي يك جامعه اينه كه مردمش بهر دليلي از همه چيزهاي خوب فاصله بگيرند و اسمش رو بذارن آرمان و دست نيافتني.
در حاليكه زندگي بدون اون چيزهاي خوب اصلا لطفي نداره و اصلا لذتي نداره و اصلا زندگي نيست. زندگي راحت دغدغه همه ماست و ما براي اينكه راحت زندگي كنيم كار ميكنيم و كار ميكنيم و كار ميكنيم ...و خب اين وسط تنها چيزي كه از دست ميدهيم راحتي مان است. البته كار لازم است عقلا و عرفا و شرعا ولي مثل الاكلنگ ميمونه ديگه : اگر يك طرف كشيده بشه بالا طرف ديگه قطعا ميره پايين و خيلي سخته اين الاكلنگ رو متعادل نگه داشتن. اينجاست كه اون چيزهاي خوب كه اسمش رو ميگذاريم آرمان ميتونه به ما كمك كنه كه اين الاكلنگ رو ميزان كنيم مگر اينكه همه چيز رو به بازي بگيريم و مدام اين يكي برود بالا و آن يكي بيايد پايين ... اين يكي برود بالا و آن يكي بيايد پايين... اين يكي برود بالا و آن يكي بيايد پايين...
سلام. خب اگر اعتقاد داشته باشيم كه اين عوض شدن نقشها و جاها درست نيست بايد درستش كنيم نه اينكه روش تاكيد كنيم. اين همون بحثيه كه قبلا هم خدمتتون داشتيم كه هنرمندان و نخبگان هميشه پشت سر مردمشون حركت ميكنند نه جلوشون
سلام
خب چيكار كنم؟ ورداشتي يه رمان نوشتي توقع داري بيام بخونم؟
ايندفعه رو خوندم ديگه هم غر نزن
خوشحال شدم از اينكه اين سعادت نصيبت شد تا من دوباره به وبلاگت سر بزنم
علي يارت دست حق نگهدارت
براي عرض ادب به پيشگاه خواجه ي اهل راز غزلي به استقبال يکي از ابيات حافظ سروده ام که تقديم مي کنم.خواهشي که ازشما دارم اين است که علاوه بر نفد اين شعر يک بيت شعر حافظ را هم که خيلي دوستش داريد در صفحه ي نظرات بنويسيد.هرکس نوشت من هم به نيت او تفالي به ديوان خواجه ميزنمو بيت اول فالش را برايش مي نويسم. معامله ي خوبيه ديگه ! سپاس[گل]
خوبي؟؟
حقيقتش وقت نداشتم پست جديدت رو بخونم اما حتما دفعه بعد جبران ميكنم