پاشوجونم،دیگه اون اشکا روپاک کن
غما رویکسره خاک کن
عزیزم،جون دلم،حیفه آخه چشم قشنگت
کودیگه اون آب ورنگت؟
برای کی؟برای چی؟
چرا گلبرگ لطیف گونه هات مخمل زرده؟
چرا اون دل که به پاکی مث بارون بهاره
دیگه هیچ طاقت نداره؟
دیگه ازعالم وآدم،اززمین،ازآسمون،
حتی ازدلهای پاک ومهربون،ازهمه سرده
.
حیفه چشم های قشنگت گریه کی درمون درده؟
تا بجنبی می بینی هستی گذشته
شبای مستی گذشته
می بینی دوروبرت برگه خزونه
روی اون چهره ی زیبا جای پاهای زمونه
دل توسینه ات تهی ازشوروحیاته،یه کویره
همونایی که به یک خنده ی شیرین،زیرپات هستی میریزن
پیش روت نه ولیکن پشت سرت،زمزمه دارن،
دیگه پیره
.
می بینی شوری نمونده،تودلت نوری نمونده،
می بینی چشمه های شادی وامید،دیگه کوره
پشت سرغیرسیاهی نمی بینی،
هرچی بوده
همه رفته ازتودوره
.
می بینی روزنه ها کوره وبسته
پروبا ل توشکسته
گردخاموشی وحسرت روی اون زلفا نشسته
راه برگشتی نمونده پشت سر،پل ها شکسته
.
می بینی این دل پرشوروتلاطم
دیگه بیهوده به کنج قفسی کهنه اسیره
بغض سنگین وسیاهی می گیره راه گلوتو
مث اون گل های سرمازده ی فصل زمستون
خنده ای تلخ ترازگریه رولبهات میشه پرپر
که خدایا دیگه دیره
.
پاشوجونم پاشواین اشکاروپاک کن
غمارو یکسره خاک کن
دل بی قدری اگرقدردلت رونمی دونه
اگه بااون دل پاکت نمی مونه
دنیاآخرنمی شه اینومی دونی؟
حیفه ایام جوونی اگه قدرش روندونی
.
پاشوغم هارو رها کن
گل لب هاتو،به روی خنده واکن
پاشوجونم
دیگه عمری که میره برنمی گرده.
گریه کی درمون درده؟
ه. م .ا
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
آمار وبلاگ
بازدید امروز :24
بازدید دیروز :3 مجموع بازدیدها : 268324 جستجو در وبلاگ
|