به نام خدای شکست ناپذیر! این منم و تو و همه ی ما در برابر ظلم. به نام خدای مهربان! این من و تو و ماییم و مقابلامان اینهمه مظلومیت! به نام خدای محکم ! این ماییم، در مقابل اینهمه ناراستی و نامردی! به نام خدایی که محمد(ص) را مظهر دفاع از مظلوم قرار داد! این ماییم در دنیایی که حق مظلوم به راحتی ِ آب خوردن پایمال می شود! به نام خدایی که علی را مظهر غیرت آفرید! این ماییم که می بینیم اینهمه بی غیرتی! و به نام خدای حسین(ع) در کربلا ! که غزه کربلاست و چه زود عاشورا رسید!
و به نام خدای علی اصغر حسین(ع)! که کودکان تشنه اند و غرق ِ به خون!
آتش، خون، اشک، ناله، فریاد،گلوله...وای خدای من کودکان...کودکان را چه می شود؟ غزه در خاموشی ست، غزه در آتش و خون غوطه ورست. چه بی صدا در حال سوختن است.اینجا قتل عام ِ انسانیت است. فلسطین! از خلیل تا غزه سفید بمان...خون سرخ تو منتشر می شود...هزاران مرد پای تو جان سپرده اند. قسم به زیتون...قسم به کفشهای پاره ی تو! قسم به سینه ی دریده ی تو ...که من هستم.. قسم به اشک کودکت، قسم به خون جوانانت که ما ایستاده ایم. و منتظر... غزه یعنی من ، یعنی تو ، یعنی ما و تمام اعتقاد و دین و غیرت و عشق و انگیزه مان.!
شرم بر شما باد که زمین از کشیدن سنگینی ِ جسمتان شرمسار است...تاریخ به شما روی خوش نشان نمی دهد.
| نوشته شده توسط شقایق در یکشنبه 87/10/8 و ساعت 3:57 عصر | نظرات دیگران()