دریچه ای باز می شود برایت...مراقب ِ خودت باش!

خیلی دوسش داری نه؟ یه
جورایی بهش عادت کردی می دونم،دیگه شده تمام احساست،حس میکنی دنیا یه جور
ِ دیگس،یه جوری قشنگ و با صفا! یه جورایی شاید حس میکنی دنیا بهت رو کرده،
دیگه یکی هست که حرفاتو میشنوه،درکت میکنه،میتونی باهاش درد ِ دل کنی،
آروم میگیری وقتی اسمشو می بینی یا می شنوی! شایدم بعضی وقتا دوس داری
کنارت باشه و از نزدیک حسش کنی، یا سرتو بذاری روو شونه هاش و آرامش و
محبت رو با تمام وجودت نفس بکشی! حس می کنی چقدر پر از انگیزه ای، پر از
انرژی، شاد ِ شاد ِ شاد
شایدم بعضی وقتا از خودت تعجب می کنی و به خودت میگی: آخه تو که اینجوری
نبودی!تو که اینقد به کسی نزدیک نمیشدی! تو که وابسته نمیشدی!...دوباره
میگی:خب شد دیگه! یه دفه اینجوری شد! یهو!
دنیات قشنگه، مگه نه؟ حاضری دو دستی بچسبی تا از دستش ندی، شایدم گاهی اوقات ترس ِ از دست دادنش هم به سراغت میاد!
ولی حرفای قشنگش، بودن ِ قشنگترش، و همراهی ِ محشرش همه رو از یادت می بره!
خیلی قشنگه، حتی فکر کردن بهش و تصور کردنش هم قشنگه!
داری چه حس ِ زیبایی رو تجربه می کنیا!...حس میکنی الان میفهمی دوست داشتن
یعنی چی. میفهمی عشق معنای بزرگی داره، می دونی یکی هست که تو رو دوسِت
داره و دلش مثل ِ تو برای تو می تپه!
حالا دل بستی بهش، به بودنش، به حرفاش، به نگاهش، خنده ها وگریه هاش! بعضی
وقتا میگی کاش زمان می ایستاد و زیبای ِ من با من می ماند تا ابد!
حالا اونقدر برات قشنگ شده که هیچ جوره نمیتونی و نمیخوای بد ببینیش! با
خودت میگی من که اینهمه دوسش دارم که حاضرم به پاش جون بدم حتما اونم
همینجوری ِ نسبت ِ به من! و این زیبایی رو توو نظرت بیشتر میکنه و تصمیم
میگیری باشی و بمونی براش چون اونم بهت گفته که دوسِت داره و باهاته و این
حرفش چقدر به دلت نشست وقتی بیان شد از طرف ِ او!

الان تو یعنی عاشقی؟ یا نه عشق نه! الان فکر میکنی یه ارتباطِ زیبا داری که به دنیا نمیدیش.بهت تبریک میگم ولی....مراقب ِ خودت باش!

داره بارون می باره!
-----------------------
این پست ادامه داره!!!

| نوشته شده توسط شقایق در جمعه 87/12/2 و ساعت 12:34 عصر | نظرات دیگران()

درباره خودم

شقایق
تمام می شوم شبی، فقط به من اشاره کن

لوگوی وبلاگ

آمار وبلاگ

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :56
مجموع بازدیدها : 268117

جستجو در وبلاگ